سحـــــــــــــــــــر کـــــــــــتلــــــــــــــــــــــتـــــیــــان:)))

متن مرتبط با «آی آدمها یک نفر در آب دارد میسپارد جان» در سایت سحـــــــــــــــــــر کـــــــــــتلــــــــــــــــــــــتـــــیــــان:))) نوشته شده است

کاین همه درد نهان است و مجال آه نیست

  • قلبامون فشرده شده بغض داریم تسلیت میگم به مردمم که استرس رو حمل میکنن تسلیت میگم به اونهایی که در کرمان به رحمت خدا رفتند تسلیت میگم به خانواده های عزیزانی که تو هواپیمای ایران اوکراین پرپر شدند..دانش, ...ادامه مطلب

  • رفقایِ جانِ من که فردا کنکور ریاضی دارین...حق یارتون الهی:)

  • پرواز کردم سمت پی ویش وقتی دیدم بعد یک ماه عان شده و تو گروه زده استرس دارم همه حرفایی که دوست داشتم پنجشنبه شب بشنوم و بهش گفتم پره استرس بود دلم میخواست بغلش کنم بگم لطفا مشخص کن شیرینی من و پیتزای , ...ادامه مطلب

  • خبر و درد و دل....پس از رویارویی با غول:)

  • سلام یکم سخته باورش ولی من هنوز استرس دارم...یه استرس توام با غم  و گوشه نشینی...دلم میخواد بیشتر سکوت کنم و تا حتی حرفی بهم زده میشه سریع گریم میگیره...دلم نمیخواد با هیچکس حرق بزنم و میخوام همه ازم , ...ادامه مطلب

  • خوشگل و ریزه میزه عای ریزه ریزه ریزه،ریزه؟ریزه؟ریزه بالاریزه دستاش کوچیکه عای کوچیکه نمیشه بریزه:///

  • الف: اون روزا که میومدم میگفتم کنکورم تموم شه میام اینحارو میترکونم و یادتونه؟؟؟اقا اشتباه کردم انگار...ینی قشنگ اسباب کشی من و جلچو شما ضایع کرد...خلاصه شبا که میخوابم هی خواب میبینم پست کشدار گذاشتم, ...ادامه مطلب

  • بخدا که از این رو به اون رویت میکنند این آدمها... با این حرفا.... با این کار هااااا.....!

  • ساعت دو و نیم نصفه شبه و من هنوز که هنوزه عذاب وجدان دارم که ادامه خوابم و به کلاس امروز سیگارودی ترجیح دادم..که عصابم خورد بود سر اون کارت ...مبخواستم پست بزارم از سرشب گفتم بیام غر بزنم چه فایده؟چ ب, ...ادامه مطلب

  • دراز نشست!

  • عاشق ورزش بودم از بچگی و تنها معضلی که زنگای ورزش گریبان گیرم بود دراز نشست بود و بس..  از همون اول تا همین الان هروقت اسمش میومد از شدت ناراحتی و پهلو و درد و کمر درد و دل درد یک هفته ایش غر میزدم. ., ...ادامه مطلب

  • برای مریم مون یکم دعا لطفا!

  • یکی از دوستای محیا که دورادور میشناسمش و دختر بانمکیه یه مریضی بد داره که از آوردن اسمش حالم بهم میخوره...چون چند سال پیش همین مریضی لعنتی مامانبزرگمو ازم گرفت...حالا افتاده تو بدن دوست خوشگل محیا اسمشم مریمِ...زده به معدش و الان تو ای سی یوعه...میشه واسش دعا کنین خوب بشه؟از دیروز که شنیدم پا به پای محیا عصابم خورد شد و گریه کردم...خدا همه مریضارو شفا بده از جمله این دوستمونو...دعا کنید لطفا!, ...ادامه مطلب

  • حرف دل به نقل از حسین پناهیِ جان

  • بیرون بودن زلف زنان ایل جزیی از پوشش زیبایشان است... و هیچ مرد اصیل قشقایی وبختیاری به زلف زنان ایل توجهی نمیکند. همانگونه که مردان شالیکار به ساق برهنه زنان شالیکار بی اعتنا اند. گرگ اگر هوس گوشت کند، پوست شکار برایش مهم نیست.. حجاب باید باطنی باشد نه ظاهری.. از نسل آلوده ی من گذشت به فرزندان خود خوب دیدن را بیاموزید! #  حسین  _پناهی, ...ادامه مطلب

  • درست مثل یه بادکنکی که داره کم کم بادش خالی میشه....

  • خسته تر و خواب الود و بی انگیزه تر و بی انگیزه تر و بی انگیزه تر از هر روز..., ...ادامه مطلب

  • درست در مرکز پاییز:)

  • دلت که بگیرد  در انزوای تنهایی خود در هم تنیده میشوی و هزاران بار در درونت فریاد میشوی دلت که بگیرد  در لابه لای پستویِ دلتنگی ات و در امتدادِ خطِّ ممتدِ درد پر از سکوت میشوی دلت که بگیرد ، باید یکی ب, ...ادامه مطلب

  • تا به خودم اومدم دیدم دنیام شده چشمات...ای وای...(رمز خواستید تقدیم میکنیم)

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • من بودم اون کوهی که به چشمای تو کوچیکه.....

  • وقتی با بغض دارم یه متن تند تند مینویسم و شادمهر گوش میدم و یهو صفحه میپره و سفید میشه و دوباره باز میکنم و مینویسم و بعد با یه صفحه روبرو میشم که همش انگلیسیه و چرت و پرت، دلم میگه میبینی دیگه هیچ جا نمیشه حرفاتو بزنی بزار همین جا بمونه... پ.ن:ای خواننده های خاموش روشن باشید لطفا!, ...ادامه مطلب

  • یادت در دل طوفان......!

  • پیامش روی صفحه ی گوشی بالا اومد "جلوی در دانشگاه منتظرتم. تموم شدی بیا" یکم خیره به صفحه ی گوشی موندم. با مکث تایپ کردم: "کلاس دارم" فوری جواب داد: "یکشنبه ها تا سه کلاس داری" انگشتامو رو کیبورد به در, ...ادامه مطلب

  • یکی از شبای خوب سرد بهمن!

  • یه فیلم میشه اینه بغل یه فیلم میشه مادر قلب اتمی... ........................................................... امروز خیلی خدا به من خندید،،،میتونم صدای قه قهه هاشو بشنوم!دو بار تو راه مدرسه خوردم زمین یه بار تو مدرسه ...برگشتی که تا میخواستم سر بخورم رو یخا و بیوفتم محدثه رو میگرفتمالانم اومدنی از سینما دم در رو هوا معـلق بودم یه نفر با یه دست کمرمو گرف گذاشتم زمین بعدم ریلکس رفت..یه پسره خیلی جنتلمنانه ازونایی که از دوووور میبینی معلومه هشتاد تا دوس دختر و دوس اجتماعی داره جالبه با اون یکی دستشم  با گوشیش ور میرفت در عین حال،،،،مامان و خالم که جلو جلو میرفتن حواسشون نبود به من!!!!ینی از شدت خجالت و حرص و عصبانیت گوشام داغ شده بودن،،،ولی دمش گرم نذاشت بیوفتم به هرحال!, ...ادامه مطلب

  • آی دلم بسوز آی دلم بسوز دوسش دارم و میخوامش هنوز!

  • دیدم یه چیزی سرجاش نیس دیدم بغض کردم صدام از ته چاه؟‌نه اصلا در نمیومد علنی اشکام میومدن بی اختیار اشکای لنتی مگه یه صدا چه قدرتی داره ادمو از پا دربیاره؟!!هرچند که یه صدا نبود،نگاه زیرچشمیم بود،صدای نفس های پشت سرهمم بود،میدونم که بود،میدونی که بود،،، الودگی هوا چشم و میسوزونه،حتی اگه تو خونه باشی،حتی اگه هوا تمیز شده باشه،با صدای تو چشمای من میسوزه،دستت به تار گیتار میخوره انگار رگای قلب منو دارن از هم جدا میکنن،خیلی دردناک،بغض اور،،،!همه چیز دست به دست هم دادن خورد کنن من و ،یه تنه،یه شبِ،بوی عطری که واسه کسی جز تو نیست،پوست کنار ناخونم که انقدر باهاش ور رفتم و خون افتاد و سوخت هرچند سوزشش اندازه قلبم نبود،تو صدای همهمه و تعریف و تمجید همه ازت غررررررق بودم،توام غرررق فکر و تو حالِ خودت،سر تو بالا نیاوردی،دیدنت با یه پلیور مشکی جذب،اندام چهارشونه و بلند،شلوار مشکیِ اسپرت،با کاپشن جذب مشکی،که زیپشو نبسته بودی،قلبم میکوبید به قفسه ی سینه،سیب گلوم نمیرفت سرم پایین بود با پوست کنار ناخونم ور میرفتم و حواسم بود بهت،دقت کردم،خیلی اتفاقی جفتمون سرتا پا مشکی پوشیده بودیم،من برای از دست دادن تویی که تو رویاهام هنووووز داشتم بهت فکر میکردم،تویی مه مال من نیستی و فکر بهت گناهِ محضِ....و تو....تو برای چی مشکی پوشیده بودی!خب معلومه ربطی نداره تو همیشه خوشتیپ بودی،،،هوا گرم و گرم تر میشد،چرا , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها