سحـــــــــــــــــــر کـــــــــــتلــــــــــــــــــــــتـــــیــــان:)))

متن مرتبط با «هیچ دردی در این حد نیست» در سایت سحـــــــــــــــــــر کـــــــــــتلــــــــــــــــــــــتـــــیــــان:))) نوشته شده است

تولد یا تحول،مسئله این است...

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • این نویسنده تنها به دنبال آرامش بود...

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • دل دنیارو خون کردی که اینجوری تو رفتی......

  • این طپش قلب و سوزشش،این چشای تار دارن میگن ک تو ،بی تظاهر و بی اغراق، برای من خیلی عزیز بودی  قلبم با هرکلمه صحبت تو ذهنم یا نوشتن مچاله میشه و بعدش ی نفس عمیق سوزناک... نمیدونم میتونم بیام ببینم رو د, ...ادامه مطلب

  • کاین همه درد نهان است و مجال آه نیست

  • قلبامون فشرده شده بغض داریم تسلیت میگم به مردمم که استرس رو حمل میکنن تسلیت میگم به اونهایی که در کرمان به رحمت خدا رفتند تسلیت میگم به خانواده های عزیزانی که تو هواپیمای ایران اوکراین پرپر شدند..دانش, ...ادامه مطلب

  • میخواستم همه اش پسِ این بی اعتنایی گم شود،نشد.اما به قلمم هم نیامد چه شد؟بغض شد"باز"..حرفهایم را میگویم...

  • کرم مرطوب کننده محبوبم را برمیدارم صدای علی زند وکیلی سکوت خانه را در هم میشکند "دلم را لرزاندی و رفتی،چو مرغ شب خواندی و رفتی،اخه تو اشک سرد زمستان را چو باران افشاندی و رفتی" کرم رو میزارم سرجاش خط چشم رو برمیدارم و خودم رو گم میکنم در خط چشمهای ناهماهنگ علی زند وکیلی می خواند "تو می آیی آی تو می آیی" حرفهایی که میخواستم بزنم و کیلومتر وار اینجا ثبت شود،خیلی هم مهم نبود،پس..بیخیال،این روزها،بیخیال خیلی چیزها...:), ...ادامه مطلب

  • صرفا جهت استپ کردن این روزایی که تند تند میگذرند،تا بعد یادم نره بنویسم از تولدم،روز دانشجو و...:)

  • ساعت نه صب رسیدم و جریان فرفره وار خوشبختی و خوشبختی و خوشبختی و فقط مرور کردم و از ته دلم نفس عمیق کشیدم چقد خوبه که خدا میزاره بعضیا بیان تو زندگیش،تا بفهمه در عین بدبختی چقد خوشبخته،درعین اشک تو چش, ...ادامه مطلب

  • خبر و درد و دل....پس از رویارویی با غول:)

  • سلام یکم سخته باورش ولی من هنوز استرس دارم...یه استرس توام با غم  و گوشه نشینی...دلم میخواد بیشتر سکوت کنم و تا حتی حرفی بهم زده میشه سریع گریم میگیره...دلم نمیخواد با هیچکس حرق بزنم و میخوام همه ازم , ...ادامه مطلب

  • سحریان آن بلاگر کوچک پس از سالها به بیان بازگشته است،چه برایمان اورده ای سحر؟فانوسا هیچی:)))

  • از اینکه چقد فرفره وار اسباب کشی تموم شد و من پرت شدم این نقطه از جهان...از تمام روزایی که نبودم و ننوشتم تا مبادا انرژی منفی منتقل کنم،از همه ی ماجراها و ناراحتی ها و....میپرم و میخوام امروزم و قشنگ , ...ادامه مطلب

  • اینا دیگه آخرین دلخوشی های سحر کنکوریه...

  • دلخوشم به: ۱.این هفته ای که دیگه دوران دانش آموز بودن رو با افتخار و با یه لبخند گشاد ترک خواهم نمود... یک تو گوشی بسیار محکم به امتحانات نهایی زده و کنکور را شتک و پتک خواهم کرد(به قول بزرگوار محسن ز, ...ادامه مطلب

  • بخدا که از این رو به اون رویت میکنند این آدمها... با این حرفا.... با این کار هااااا.....!

  • ساعت دو و نیم نصفه شبه و من هنوز که هنوزه عذاب وجدان دارم که ادامه خوابم و به کلاس امروز سیگارودی ترجیح دادم..که عصابم خورد بود سر اون کارت ...مبخواستم پست بزارم از سرشب گفتم بیام غر بزنم چه فایده؟چ ب, ...ادامه مطلب

  • دراز نشست!

  • عاشق ورزش بودم از بچگی و تنها معضلی که زنگای ورزش گریبان گیرم بود دراز نشست بود و بس..  از همون اول تا همین الان هروقت اسمش میومد از شدت ناراحتی و پهلو و درد و کمر درد و دل درد یک هفته ایش غر میزدم. ., ...ادامه مطلب

  • غرغر(این پست کشدار خواهد شد انشالله)

  • حالا درسته نصفه شبه و فردام امتحان دینی دارم کله سحر و نخابیدم آما غرغر که دارم..  پس ۱.نه شما بگو..  دونستن تمدن های جدید و مسولیت های ما و اینا چه صیغه ایه؟؟ نه اقا شما بگوووووووووو حوزه های علم و عدل و قسط و. . رو من فردا یادم بره خودم و بزنم نگید چرااااااهاااا.. بعد میگن چرا بین درسا فرق میزاری اخه قربون شکل ماهت بشم... یه درسه دینیه... لامصب به فارسی و جامعه شناسی نزدیکتر تا دینی..  از اتاق فرمان اشاره میکنن بخاب.. ولی من غرای بعدی و فردا مینویسم همینجا.. خدافس, ...ادامه مطلب

  • تو روی اون تخت لعنتیِ بیمارستان زیر یه عالمه سرم و دستگاه..ما اینجا با گریه و دعا...

  • دکترا گفتن اگه لخته خونی که تو مریشه تا فردا رفع نشه ممکنه بره تو سرش و سکته مغزی کنه خدایی نکرده... همسن منه خوشگلتر از منه خوش خنده تر از منه اسمشم که صدبرابر قشنگتر از منه "مریم" ولی الان رو تخت بی, ...ادامه مطلب

  • هر دم از این باغ بری میرسد....!

  • این روزها...بخاطر مریضیِ مریم هیچکودوممون خنده از ته دل نمیاد رو لبامون...تا اینکه به زور و تلاش و سعی دیشب تونستم محیارو بخندونم...مایی که همیشه قهقهمون هوا بود.. این  آهنگ آخر این پست و یه آهنگ دیگه, ...ادامه مطلب

  • درست مثل یه بادکنکی که داره کم کم بادش خالی میشه....

  • خسته تر و خواب الود و بی انگیزه تر و بی انگیزه تر و بی انگیزه تر از هر روز..., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها