مضخرف ترین روزای تابستون....

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    حالا درسته اصلا خوش نمیگذره....ولی خیییییلی داره زود میگذره:///ینی چی:///

    دلم میخواد زودتر مدرسه ها شروع شه باز از خستگی غش کنم ....حداقلش اینه که وقتی تو مدرسه ام انقدر سحر هستم که خودمم نمیدونم این همه انرژی و از کجا میارم.....انقددد میخندم که میرسم خونه از خستگی حتی نا ندارم لباسامو عوض کنم و چپه میشم رو تخت...

     ولی خب الانم خیییلییی تقاوت نداره فقط کمتر میرم کلاس و کلا اون همه شادی و خنده و کرم ریختنام به حداقل ممکن رسیده....اتفاق خاصیم نیوفتاده که بیام بنویسم ولی خب دلم میخواد بنویسم و از صببب هم که آزاده نامداری حماسه افریده  که به یه "هه" اکتفا میکنم...

    من که با چااارتا شکلات خوشحال میشدم مث خری ک بهش تیتاب دادن...منی که میرفتم کلاس از فرررط شیطنت کلاس واسه هممون زود میگذشت...منی که منتظر بودم که بابام بگه "م" من جیغ بزنم بگم مسافرت....حالا از بیرون رفتن و کافی شاپ رفتنای بعد از کلاس...از مسافرت رفتن بیزارم...خودمو حبس کردم تو اتاقم فقط به کتابام نگاه میکنم و حتی طرفشونم نمیرم اصلا انگار بادکنکیم که بادم خالی شده....خبر عروسی میشنوم بجای اینکه مثل همیشه بگم وااای حالا موهامو چ مدلییی درست کنیم و لباس چی بپوشم عادی و معمولی اعلام میکنم من نمیام...این روزارو دوس ندارم....دقیقا خیلی وقت بود این مدلی نبودم.....فقط اهنگ گوش میدم و ولوام روی مبل سره گوشی و نمیفهمم شب و روز چجوری میان و چجوری میرن....دلم واسه خودم تنگ شده...منِ پرانرژی....

    سحـــــــــــــــــــر کـــــــــــتلــــــــــــــــــــــتـــــیــــان:)))...
    ما را در سایت سحـــــــــــــــــــر کـــــــــــتلــــــــــــــــــــــتـــــیــــان:))) دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : csusa11447 بازدید : 158 تاريخ : يکشنبه 8 مرداد 1396 ساعت: 18:38