روزنوشتِ540ام:)

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    دیرووووز کولرمون همچنان خراب بود تا عصر امدادهای غیبی اومدن ههههه:)اقااااا دیروز من صب زود پاشدم یه چیزی پوشیدم رفتم پیش دوستم با سلام و صلوااااااااااااااات و اینا میخواسیم رتبش و ببینیم مامانش که رنگش عین گچچچچچچچچچ شده بود بنده خدا بعدش انقدرررررررررر خوشالی کردیم و جیغ جیغ صدای هردوم گرفت خودش که ولو شد رو صندلی خییییییییلیییی خوشال شدم داشتم فک میکردم وای وای ینی میشه منم دوسال دیگه رتبم خوب شه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بعد با دوستام جیغ بزنیم و عر بزنیم خوشالی کنیم!!!!!!!!!!!اومدم خونه کلی از دوست و اشناها دیدم رتبه های خوب خوب گرفتن خییییییلی خیییییییییلی خوشحال شدم....بعدم تو مدرسه خودمون یکی رتبه 10 اورده بود هنگگگگگگگگگ بودم!!!یای یکی دیگه رتبه5 که از مدرسه ما نبود ولی میشناختمش!!!!!!خلاصه که دیروز اصلا حس درس نبود شولکس کرده بودم رو مبل جلو تلوزیون و هی کانالارو بالا پایین میکردم این شبکه هام که هییییییییی دارن تبلیغ دی وی دیاشنو میکنن بعد یهو یارو میگه وااااااااااااااااااااااای دیدی؟؟؟؟؟دیدیییییییییییی؟؟؟؟دیدی چقد سریع حلش کردم؟؟؟؟دیدییییییی سراسری بوددددد؟؟؟؟اره زنگ بزن سفارش بده یک و میاری:))))))))))بعدم همش مجازی گردی کردم و کلا تا ساعت هشت و نه اصلا حس درس نبود....ساعت هشت دیگه از شدت کسلی و بی حالی کلافه شده بودم پاشدم رفتم حموم اومدم نشستم زیست خوندم.....بعدم نشستم رمان خوندم یهو دیدم شارژ لب تاب تموم شد توفیق اجبارییییییی!پاشدم رفتم خوابیدم و امروز انقدر گوشیم زنگ زد واااااااای ینی روانی شدم اینقد که حال نداشتم چشامو وا کنم الارم و غیرفعال کنم دستمو گذاشته بودم رو اونجایی که وقتی زنگ میخوره بزنی قطع میشه بعد زیییینگ زنگ میزد پنج دقیقه یه بار منم همینجوری میزدم میرفت اخر مامانم اومد گف سحررررررررررررررر الهی که نااااااااابود شه این گوشی بی صاحاب شده جرات داری تو الارم بذار؟:))))))))))بعدم زنگ زدم محیا یک ساعت و نیم داشتیم حرف میزدیم تو تلگرامم عکس میفرستادیم از دوستامون بعد پشت تلفن قشنگ تحلیل میکردیم هههههههه!!!!!!بعد همینجوری حوصلم سر رفته بود حس کردم گشنمه:))))ساعت1 صبونه خوردین تاحالا:))))))بعد یکی از بچه هایی که باهم میرفتیم سرای دانش الانم میریم زنگ زد....بدو بدو سلام کرد گف سحرررررررر چقد درس خوندی توووو؟؟؟؟؟:////////////میخواستم بگمم بتوچه دیدم زشته بابا خب میخواد بدونه گفتم یکم!گف عههههه واسه ازمون پیشت بشینم بم میرسونی!!!!!!!!!!!!!!!://////هنگ بودم!!!!!!!!!گفتم بشین تا بهت برسونم:))))بعد غزل زنگ زد گف عصری بیا بریم بیرون منم حوصله نداتشم باز شولکس کردم رو مبل جلو تلوزیون شبکه مسند و رد کردم  همینجوریم غرغر میکردم که با این برنامه هاشون ری استارت کردن....یهو دلم خواست بزارم بمونه برنامه شبکه مسند...نفهمیدم کی مامانمم اومده  نشسته با  هم داریم میبینیم....چرا انقددددررررررر قششنگ بود اخهههههههه؟؟؟  نمیدونم فقط مییتونممممممم بگم فوقققققق  العاده بود کلی حواسم بود تکرارش چه ساعتیه بگم بهتون ببینینش خیییییییییلی عالیییی  بود ساعت دوازده شب امشب و 11 و نیم  صبح فردا تکرارشه بببیینید و  اگرم خوشتون نیومد بزنید  یه شبکه دیگه  ضرر نداره که:)دیگه صوبتی ندارم میخوام برم سر درسم نمیدونم چررا هیییییییییی نمیییشه تو تابستون خر زد اصلا حس درس نی ینی فقط بزووووور ادم میره سمت کتابا....واقعا چجوری میشینید درس میخونید تو تابستون جدا بیاید بمنم بگید یکمم انرژیییییی بدیددددددد بهم:)و  گوشزد کنیییییییید انقد تو پستام از کلمه  "بعد" استفاده ننمویم:)))فعلا بای بای:)))

    سحـــــــــــــــــــر کـــــــــــتلــــــــــــــــــــــتـــــیــــان:)))...
    ما را در سایت سحـــــــــــــــــــر کـــــــــــتلــــــــــــــــــــــتـــــیــــان:))) دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : csusa11447 بازدید : 160 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 18:11