هدفشو نمیفهمم!رو مخ رو مخ رو مخ!!!!اسونه ولی یه وسواسِ خیلی بدی نمیذاره برم جلو.... مثلا یک ساعته سر دو صفه ام باز میگم نههه هنوز هیچی نفهمیدم دوباره://///از ساعت هفت صبح پاشدم فقط تا الان اخرای فصل دوعم:///فصل یک مثلا نیم ساعتِ قراره تمومش کنم و بعد از ناهارم بشینم فصل سه رو بخونم:///من میگم رو مخ تر از تاریخ زمین شناسیه شما میگید نههههه!!!://////لامصب هرچی میخونی کش میاد://///هی کش میاد:////هییییییی کش میااااد:///کلافه میکنه ادمو:///انقد ازش بدم میاد که نه سیمیش کردم نه منگنه تازه نمیخواستم جلدشم کنم برگه هاش دئاره میریزه به زور نگه داشتم با دست:///یهو میبینم از صفه 40 اومدم دارم صفه45 و میخونم همینقدددددر قاطی پاااتی:))))
پ.ن:به امید اینکه تا چهار تموم کنم و برم مهمونی فقط صب زود بیدار شدم وگرنه من ادمی نیستم زودتر از سه و چهار ظهر پاشم:))
پ.ن:یه حس مرموزی میگه بعد امتحان برو ذرت بزن با بچه ها:// اونم صبح:///
دعا میخواااااااام دعااا!!!
برچسب : نویسنده : csusa11447 بازدید : 170