هوایی...

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    همونجوری که گفتم قرار بود بیایم تهران برای تشیع ولی بنا به دلایلی نشد

    و چهلم و قول گرفتم از مامان ک حتمن بیایم و اروم بشیم...

    و هم رفع دلتنگی ....

    خلاصه ک شام غریبان هادی ک همه خونه عمو بودن تماس تصویری گرفتیم و خیلی خوب بود خیلی زیاد....

    بعدم ک امروز خیلی کسل وار داشت میگذشت 

    و خاله برای پنجشنبه بلیت هواپیما رزرو کرده بود ک بیاد پیشمون

    هی بمن میگفت وای سقوط نکنممم

    گفتم نمیکنییییی نگو فلان...

    شب زنگ زد گفت عمو پنج شنبه رو خونه ما میخواد هفتم بگیره صلاحه ک بمونم و کمک مامان باشم

    و اینکه بلیت و کنسل کردم

    شما نمیاین؟که برگشتنی منم باهاتون بیام...

    مامامم گفت با بابام مشورت کنه خبرمیده

    و با بابا صحبت کرد و تا۹۰ درصد احتمال اومدنمون به امید خدا انشالله انشالله انشالله قطعی شد

    یکم گوجه سبز چیندم شستم خوردم و ذوق داشتم و دارم

    و ب مامانم گفتم تو گروه بزاره ختم صلوات بگیریم،چهارده هزارتا

    و تا الان چهار هزارتا اوکی شده

    دیشب برای ارامشش زیارت عاشورا خوندم

    امشبم میخونم،سعی میکنم بیقرار نباشم و قوی تر باشم و هزارتا حرف کلیشه ای دیگه ولی نمیتونم واقعا.....

    سحری جوجه تو تابه رڗیمی درست کردم و خوردیم و بعدش تا الان یکی از کلاسای جبرانی احساس ادراک و هندل کردم

    وحشتناک از همه ی درسا عقبم و مضطرب و اوج هنرم دوتا تحقیق و مقاله بود...

    خلاصه که تا الان بیدار موندم

    یکم دعا برای هادی بخونم

    تا ده...

    ک کلاس زبانمم تموم شه

    میخوابم یه دفعه

    روزای پایانی ماه رمضون یاد من باشین و برای شادی و ارامش روح اموات ک عزیزترین من دعا کنین لطفا

    امیدوارم همیشه خنده رو لبای تک تک تون باشه و شاد باشین❤

    سحـــــــــــــــــــر کـــــــــــتلــــــــــــــــــــــتـــــیــــان:)))...
    ما را در سایت سحـــــــــــــــــــر کـــــــــــتلــــــــــــــــــــــتـــــیــــان:))) دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : csusa11447 بازدید : 153 تاريخ : پنجشنبه 22 خرداد 1399 ساعت: 12:12